۳۰ بهمن ۱۳۸۹، ۱۳:۱۵

روشهای ‌تفکر -13/

شالوده‌شکنی یک مد بود

شالوده‌شکنی یک مد بود

عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا و استاد فلسفه دانشگاه استنفورد با اشاره به اینکه شالوده‌شکنی یک مد بود و باید با آن خداحافظی کرد، گفت: شالوده‌شکنی یک روش تحقیق نیست بلکه فرمول برای بی‌معنا ساختن متن است .

دکتر آلن وود عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا و استاد فلسفه دانشگاه استنفورد در مورد روشهای پدیدارشناختی، هرمنوتیک، سازه‌انگاری و شالوده شکنی در نگارش به خبرنگار مهر گفت: قصد ندارم بگویم که روشی خاص را در نگارش به کار می‌برم. باید توجه داشت روشها برای فعالیتهای تحقیقاتی به کار برده می‌شوند و یا اینکه نظمی به نتایج تحقیقات می‌دهند.

وی تصریح کرد: روشهای تحقیق، قابل کاربرد برای فعالیتهایی مثل نوشتن مقاله یا کتاب که ممکن است تحقیقی را انجام دهند یا مبین نتایج تحقیقی باشند مناسب نیستند.

وود در ادامه بررسی روشهای تحقیق پرداخت و گفت: در اینجا مایل هستم در مورد روشهای پدیدارشناسی، هرمنوتیک و به ویژه شالوده شکنی سخن بگویم و آنها را کمی باز کنم. پدیدارشناسی می‌تواند به عنوان روش تحقیق مطرح باشد ولی باید توجه داشت خود به عنوان موضوع و رشته تحقیق نیز مورد توجه است. در مورد هرمنوتیک نیز همین ادعا صادق است.

مؤلف "اندیشه اخلاقی هگل" با اشاره به اینکه شالوده شکنی کمتر به عنوان روشی برای فرموله کردن، تدوین و نگارش مقاله و اثر مطرح است، گفت: این روش توسط افرادی که فاقد آگاهی و خلاقیت برای اندیشدن به طور قطعی در مورد چیزی هستند به کار برده می‌شود.

وی افزود: کسانی که شیوه و روش آنها شالوده شکنی است به این صورت عمل می‌کنند که ابتدا به متن نگاه می‌کنند و سپس سلسله مراتب موجود در متن را مورد شناسایی قرار می‌دهند. آنها این موضوع را بررسی می‌کنند که چگونه چیزی به عنوان هدف چیز دیگری قرار گرفته و یا اینکه نسبت به چیز دیگری ترجیح داده شده است.

وود یادآور شد: آنها درصدد هستند این سلسله مراتب را به چالش بکشند و نظمی دیگر را مورد توجه قرار دهند. اگر به دقت به این روش نگاه کنیم نوعی دگم و جزمیت گرایی را در این شیوه مشاهده می‌کنیم. به این معنا که این روش بدون هیچ پرسشی، قرار گرفتن یک چیز در رأس یک سلسله مراتب را مضر و بد می‌داند.

استاد دانشگاه استنفورد تأکید کرد: شالوده شکنی نوعی آشفتگی را مستقر و تثبیت می‌کند. فقدان استدلال و بی منطق بودن در این روش جایگاهی بالاتر از معنادار بودن و عقلانیت پیدا می‌کند.

مؤلف کتاب "اندیشه اخلاقی کانت" یادآور شد: شالوده شکنان اصول و مبانی خود را نیز نقض می‌کنند. اگر شما این موضوع را به آنها متذکر شوید با شوخی و گاهی با تمسخر به حرف شما گوش خواهند داد. آنها تصور می‌کنند که همه چیز بی معنی و یاوه است. سؤال این است که اگر آنها چنین می‌اندیشند چرا باید شیوه و روش آنها متفاوت باشد؟

وی تصریح کرد: ضابطه و شیوه شالوده شکنی مبتنی بر پیدا کردن سلسله مراتب در خود متن است. آنها به خود متن نظر می‌اندازند. ابزاری که آنها مورد استفاده قرار می‌دهند جناس است و یا اینکه از روانکاوی و تحلیل روانی فروید بهره می‌گیرند. آنها همچنین از روشهای شبه سفسطه گرایی نیز بهره می‌برند.

وود معتقد است شالوده‌شکنان نهایت کاری که انجام می‌دهند این است که این سلسله مراتب موجود در هر متن را واژگون می‌کنند و سپس آنچه را که در رأس این سلسله مراتب وجود دارد به پائین می‌آورند.

وی افزود: وقتی که عمل واژگون سازی متن توسط شالوده شکنان صورت گرفت آنها با حالتی ظفرمندانه متن را "بی معنا" و عاری از معنا ساخته‌اند. این شیوه به گمان من یک متد و روش نیست و تنها لفظی که می‌توانم برای آن به کار ببرم "ضابطه" و فرمول است.

کانت شناس برجسته معاصر تصریح کرد: این ضابطه و فرمولی برای وقت تلف کردن شالوده شکنان است. نه تنها شالوده شکنان وقت خود را تلف می‌کنند متاًسفانه باید بگویم کسانی که آثار آنها را می‌خوانند نیز وقت خود را تلف می‌کنند.

وی تأکید کرد: باید این نکته را اضافه کنم که شخصی که شالوده شکنی را ابداع کرد یعنی ژاک دریدا، فردی به نسبت مطلع و آگاه بود. او خیلی بیشتر از کسانی که روش او را به کار بردند و به عنوان فرمول و ضابطه مورد استفاده قرار دادند آگاهی داشت.

عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا در ادامه یادآور شد: حداقل وقتی او معنای متن را را ویران و نابود می‌کرد می‌دانست که دارد چه کاری انجام می‌دهد. او در واقع متن را درک و فهم می‌کرد و سپس آنرا شالوده شکنی می‌کرد. ولی پیروان با احساس او بدون اینکه معنای متن را درک کنند دست به شالوده شکنی و بی معنا کردن آن می‌زنند. در واقع آنها شالوده شکنی را به عنوان عذری موجه بدون اینکه متن را بفهمند به کار می‌برند.

وود با اشاره به اینکه یکبار با دریدا مواجه شده و با او به بحث و گفتگو نشسته گفت: از عمق دانش، هوش و جدیت علمی او متأثر شدم. در بستر سنت روشنفکری فرانسه، دریدا را بیشتر می‌توان به عنوان چپ انتقادی به شمار آورد. او با کسانی که سعی داشتند فرهنگ فرانسه را به جناح راست سیاسی بکشند مخالفت می‌کرد. او همچنین در مقابل علم‌گرایانی که سعی در بی اهمیت کردن دانشمندان علم و کسانی که در پی نابود کردن علوم انسانی بودند ایستادگی می‌کرد.

عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا تأکید کرد: من شاگردان زیادی از دریدا می‌شناسم که یا همکاران من شدند و یا جزو دانشجویان من بودند که در مسیر و روش او گام برنداشتند و شالوده‌شکن نشدند و البته سهم بسزایی هم در توسعه و گسترش روش او داشتند.

وی افزود: تصور آنها این بود که دریدا معلم خوبی بود و آثار او گواهی بر این مسئله بوده است. برداشت من این است که علت جذب شدن به دریدا به خاطر ذهن خلاق او بوده است.

وود تصریح کرد: آنچه در پایان باید به آن اشاره داشت این است که شالوده‌شکنی یک مد بود و در حال حاضر باید با کمال احترام گفت که دوران آن به سر آمده است و باید با آن خداحافظی کنیم.

کد خبر 1257009

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha